ظهور بانوی ما در پونتمین
1870، پونتمین، فرانسه

در نوزدهم ژوئیه ۱۸۷۰، امپراتور نابولئون سوم فرانسه علیه پروس جنگ اعلام کرد. از روزهای اول جنگ شکست به دنبال شکست بود. تا ژانویه ۱۸۷۱، پاریس محاصره شده بود و دو سوم کشور در دست پروسیانها بود که به سمت غرب فرانسه پیش میرفتند. تا هفدهم ژانویه ۱۸۷۱، پروسیانها تنها از رودخانهای دورتر بودند که شهر لاول را جدا کردهبود، شهری که کنار ماین قرار دارد.
در عصر روز هفدهم ژانویه، پونتمین، یک شهر کوچک در شمال ماین زیر پوشش برفی بود. اگرچه صدای توپها شنیده میشد، خانواده باربیدت مشغول کارهای خانهای قبل از شام بودند. در آهنگاهی وسط شهر دو پسر، یوجن ۱۲ ساله و ژوزف ۱۰ ساله باربیدت، پدرشان را در تغذیه اسبان کمک میکردند. چند دقیقه پیش از ساعت شش عصر، با استفاده از استراحت کوتاهی از کار، یوجن بیرون آهنگاه میرود و یک «خانم» را در آسمان میبیند. او دستهای خود را به پایین کشیدهاست تا بگوید خوش آمدید و بر وی لبخندی زدهاست.

ماریم پونتمین، ۴ مرحله ظهور
ژوزف چند لحظه بعد میآید و نیز خانم را میبیند. اما والدین پسران هیچ چیز نمیبینند. خواهران مدرسه فراخوانده میشوند. دوباره چیزی نمیبینند. اما دو دختر کوچک با آنها، فرانس ریشر ۱۱ ساله، ژان ماری لوبوس ۹ ساله، آن زیبا خانم را میبینند.
خانم، به گفته یوجن، پوشیده از یک روبه آبی روشن و پراکنده با ستارگان طلایی بود. آستینها کامل بودند تا دستها رسید. او کفشهای آبی بر پا داشت که با نوار طلا در شکل رزتی بسته شدهبودند. موهای وی کاملاً زیر پردهای سیاه پوشیدهشده بود که روی شانهاش افتاده و به سطح زانو میرسید. یک تاج طلایی کمی بالا رفته تا قله، بدون هیچ تزئینی جلوتر از آن جز نوار قرمز در مرکز گردش داشت. دستهایش باز شدهبودند — «مانند مدال معجزهآسا»، اما بدون پرتوهای نور.

بچههای رؤیا پونتمین
در برخی از مواقع، خانم نگرانی میکرد زیرا بعضی افراد در جمعیت خودبین و آشفته بودند، اما دوباره به خندیدن شروع کرد، خاصه با دعاها و سرودهای مردم که توسط کشیش پاریش، پدر گوئرین، و دو خواهر رهبری میشد. هنگامیکه جماعت تسبیح را خوانده بود، ستارگان جفتجفت زیر پاهای خانم جمع شدند بهنحوی که مانند «هیل مری»های تسبیح بودند. سپس یک پرچم سفید تقریباً یارد پهن در پایین پایهایش گشوده شد و مستطیلی کامل تشکیل داد. اینجا پیام خود را نوشت:
ولی بچههام دعا کنید خدا جواب میدهد زود
پسرم خودش را به حرکت درآورد
پس از مدتی، دستهایش تا ارتفاع شانهها بلند شد و بازوهای او کمی عقب کشیده شده بود و زانوهایش نزدیک بدنش بودند. سپس یک صلیب بزرگ قرمز در دستان مریم مقدس ظاهر شد. شکل مسیح صلبشده رنگی تیرهتر داشت اما هیچ خون از جرحهایی جاری نبود. جامعه دعاهای شب خود را با هم خواندند. یک پرده سفید بزرگی شروع به پوشاندن تصویر مریم کرد، آهسته بالا رفت تا رویش و سپس آخرین خندهاش را برای کودکان داد. هنگامیکه دعاهای شب پایان یافت، ظاهر شدن تمام شد. حدود ساعت نه بود. ظاهر شدن پس از سه ساعته طول کشید.

مریم مقدس پونتمیندر همین حال، در آن شب دیر ۱۷ ژانویه، ژنرال فون شمیدت ارتش پروس که قصد داشت به سمت لاولال و پونتمین پیش برود، دستورهایی از فرماندهش دریافت کرد تا شهر را تصرف نکند. تهاجم کاتولیک غرب هیچوقت انجام نشد. در ۲۳ ژانویه ۱۸۷۱، آتشبس طولانیمدت امضا شد. وعده «خدا زودی درخواست شما را میپذیرد» مریم امید پونتمین تحقق یافت. زود همه سی و هشت مرد جوانی که از پونتمین به خدمت سربازی فراخوانده شده بودند، بدون هیچ آسیبدیدی بازگشتند. گفته میشود ژنرال شمیدت در صبح ۱۸م گفت: «ما نمیتوانیم بیشتر پیش برویم. آنجا، در جهت بریتانی، یک مریم ناپیدا وجود دارد که راه را مسدود کردهاست.»
در جشن پاکسازی، ۲ فوریه ۱۸۷۲، آقای ویکارت، اسقف لاولال، نامهای پاستورالی صادر کرد که در آن بر ظاهر شدن حکم داد. بدینسان، احترام به مریم امید پونتمین تأیید رسمی کلیسا را دریافت کرد. یک باسیلیکا ساخته شد و در ۱۵ اکتبر ۱۹۰۰ تقدیس گردید.
پنج مرحلهٔ ظهور
مرحله اول

اولین کودکانی که بانوی سلطنتی را دیدند، یوجن باربدهت بود. این بانو لباس آبی پوشیده بود که با ستارگان تزئین شده بود و کفشهای سادهای به نوار طلایی داشت، تاج طلا بر روی روسری سیاه که موهایش و نیم پیشانیاش را میپوشاند و تا شانهها کشیده بود.
بانو با کودکان خندید، مانند برادر کوچکترش جوزف که کمی بعد آمد. کودکان به پدرشان و مادرشان ویکتور برای گفتن آنچه دیده بودند رفتند، آن دو شروع کردند فهمیدن اینکه درباره مریم مقدس است، سپس خواهران ویتالین در مدرسه پاریشی را پیدا کرد تا بگویند چه چیزی فرزندانشان میگفتند که دیدار کردهاند.
یک خواهر دیگر، مری ادوارد، سریعاً کشیش پاریش، پدر میشل گورن را آگاه ساخت. در همین حال تمام روستا به بارون آمده بودند و همه شروع کردند تا با هدایت خواهران ویتالین دعا کنند.
مرحله دوم

زوداً، هنگامی که کشیش مردمش را در آن مکان یافت، یک دایره آبی به شکل بیضی با چهار شمع خاموش اطراف بانوی زیبایی ظاهر شد، در حالیکه صلیبی کوچک قرمز بر روی لباساش، در سطح قلب او قابل دیدن بود.
در همان لحظه غمگین شد. در همین حال جمعیت شروع کردند به بحث درباره آنچه رخ میداد و هیجان افزایش یافت، سپس کشیش از همه خواست تا دعا کنند، و خواهر مری ادوارد آغاز کرد برای دعای تسبیح مقدس.
پس بانو شروع کرد خندیدن و همانطور که دعا بیشتر شدن گرفت، او شروع به بزرگ شدن کرد؛ همچنین دایره اطرافش رشد کرده بود و ستارگان، در تعدادشان افزایش یافته بودند، روی پاهایاش قرار گرفتهاند.
پس از پایان تسبیح جمعیت آواز مگنیفیکات را خواندند، و در همان لحظه یک نوار سفید بزرگ زیر پای بانو باز شد و حرف به حرف، کلمات ظاهر شدند: “اما دعا کنید فرزندانم.”
با دعوت کشیش همه تسبیح مریم را خواندند و جمله در خط تکمیل شد: “خدا پاسخ خواهد داد زودتر.” سپس او شروع کرد به آواز انولاتا، و دعا “او الما ماتر کریستی محبوبترین” دو کلمه جدید در آغاز دومین خط ظاهر شدند: “پسرم …”
و هنگامی که جمعیت تسبیح سالوه رژینا را خواندند، پیام نوشته شده ادامه یافت با “… خودش خواهد حرکت کرد.” در نهایت گروه بزرگ همچنان به دعا کردن بدون صدا ادامه دادند. همه از آغاز جمله – “پسرم” – فهمیدند که همان مریم مقدس است.
مرحله سوم

آنها جمع شده بودند، سپس با آواز مادر امیدی ادامه دادند، و در این نقطه مریم دستهایش را به سطح شانهها بالا برد، انگشتانش را به ریتم آهنگ حرکت داد، مانند اینکه یک هارپ ناپیدا مینواخت. خوشی کودکان انفجار کرد، آنها دوباره و دوباره فریاد زدند: “او چقدر زیباست!”, در حالیکه مریم با آنان خنده داشت.
آنگاه دو جمله روی نوار آهسته منقرض شدند و پیام را نیز به تدریج از بین بردند و جای خود را برای رنگ پسزمینهای مشابه آسمان شب داد. کودکان شروع به خواندن یک ترانه دیگر کردند؛ همان آهنگی که در مدرسه بعدازظهر اجرا کرده بودند; دقیقاً در آن لحظه، چهره ماری بزرگترین غم و اندوه را نشان میداد.
مرحله چهارم

چون شروع به خواندن کردند، پیش از مادونا یک صلیب قرمز ۵۰ سانتیمتری ظاهر شد که بالای آن یک پارچه سفید با کلمات “عیسی مسیح.” بود. خداوند خونآلود دیده میشد. در حالیکه آنها ترانه Parce Domine را میخواندند، مریم مقدس صلیب را به دو دست گرفت و آن را بر روی کودکان خم کرد که همه را از این خبر دادند که او دوباره غمگین شدهاست.
آنگاه یک ستاره کوچک چهار شمع درون دایرهای روشن شد؛ همانطور که کشیش در میز مادونا کلیسای پاروکیه انجام میداد. جمعیت همچنان به صمت دعا کردند و ستارهٔ خود را بالای سر بانوی مقدس قرار داد.
مرحله پنجم

اخیرا، خواهر ماری ادوارد آو ماریس استلا را خواند و صلیب قرمز ناپدید شد اما در همان لحظه دو صلیب کوچک سفید روی هر کتف بانوی مقدس ظاهر شدند که او دوباره شروع به خندیدن کرد.
کشیش از حاضرین خواست تا با وی دعاهای شام را بخواند و همه زانو زدند. هنگام بررسی وجدان، یک پرده سفید آهسته از پای مادونا بلند شد و باعث ناپدید شدن تدریجی او از دید کودکان گردید.
دیدهبینی در حدود ساعت نه شب به پایان رسید. سپس همه به خانههای خود بازگشتند.
راز پونتمین
توسط لوئی دآلنکور
این مقاله قصد دارد دیدار مادونا در پونتمین را از زاویهای جدید بررسی کند و آنچه که بر اساس تفسیری من، اهمیت اسخاتولوژیکی آن است را برجسته سازد.
مانند هر دیداری از مریم مقدس، یک پیام فوری وجود دارد که به دورهٔ دیدهبینی مربوط میشود (در این مورد جنگ ۱۸۷۰ بین پروس و فرانسه) و یک پیام با دورهٔ زمانی طولانیتری که برای آخرالزمان جهان اعمال خواهد شد.
یک دیدار سه و نیم ساعته
نقطه اول مدت دیدهبینی است: از ساعت ۵:۳۰ بعدازظهر تا تقریباً ساعت نه شب؛ تقریباً سه و نیم ساعت، اما دقیقاً نیست.
باید میدانستیم که «سه و نیم» به یک زمان متکرر در کتاب مقدس اشاره دارد که با روشهای مختلف بیان شدهاست: یک بار، دو بار، نصف وقت، یا سه و نیم روز، یا سه و نیم سال، یا ۴۲ ماه، یا ۱۲۶۰ روز؛ همیشه همان مفهوم مدت زمانی است که توسط این «سه و نیم» ابراز میشود.
اکنون دقیقاً این است که پونتماین بیان میکند: کمی کمتر از سه ساعت و نیم.
ما این مدت زمان را در "سه و نیم" در لحظات کلیدی تاریخ مقدس پیدا میکنیم: مربوط به مدت زندگی عمومی مسیح (کمی کمتر از سه سال و نیم) است، همچنین مدت زمانی که حیوان وحشی آپوکالیپس زنده بود، ۳ سال و نیم یا ۴۲ ماه، زمانی که توسط عیسی در متی ۲۴ کوتاه شدهاست.
به همین ترتیب یک پیوند اول با پایان زمانها وجود دارد، عمدتاً با سختترین دوره از مصائب، یعنی دوران حکومت حیوان وحشی، بنابراین ضد مسیح.

یک ظهور خاموش و در شب
پیوند دوم با پایان زمانها تأیید میکند که چه چیزی دیده شدهاست. یک مورد بسیار نادر اما غیرمفرد.
پس پونتماین یک ظاهر شدن بود:
۱) خاموش
۲) در شب
۳) و در آسمان
مهم است که نمادگرایی مکانها را بدانید و آنها را به نمادگری کتاب مقدس مرتبط کنید. وقتی مریم در غار لورد یا بر فراز کوه لا سالت ظاهر میشود، همان مفهوم را بیان میکند: غار، کوه معنای انزوا از جهان است.
هنگامی که عیسی میگوید، “وقتی دیدید توهین نابودی برپا شده در مکانی مقدس، کسانی که در یهودیه هستند به کوهها فرار کنید” (با دقت اضافه میکند: “کسی که خواند فهمیده است”). او از گریز سخن نمی�دی بلکه مقاومت مردم خدا پیش رو جهان. چون وقتی این توسط اصول مسیحی اداره نشدهاست، متعلق به شیطان است و آن را بابل مینامیم.
“از بابل بیرون بیایید مردم من!” فریاد نگرانی آپوکالیپس است که از شرکت در توهینها و زندگی فاسد جهان جلوگیری کند. به عبارت دیگر، با آن مخلوط نشود. واقعاً “دعا کنید و تعزیه بکنید” پیام ثابت لورد و لا سالت است.
میبینیم که در فاتیما مریم مانند استراحت بر درخت؛ این به باغ عدن، اورشلیم آسمانی اشاره میکند و سپس رستاخیز کلیسا توسط معجزه خورشید نشان داده شدهاست.
در پونتماین هنوز آنجا نیستیم، زیرا اگر مادونا در شب، در آسمان و بدون سخن گفتن ظاهر شود، معنای آن این است که ما در وسط مصائب هستیم، سپس در تاریکی، و او تنها چراغدانیمان خواهد بود، یک نور فقط ظاهری خاموش.
در لا سالت، در مورد رسولان آخرالزمان، او به طور واضح میگوید:
“من با شما و درون شما هستم، شرط آنکه ایمانتان نور باشد که این روزهای فاجعهآمیز را روشن کند. مبارزه کنید، فرزندان نور، کسانی که اندک هستند که میبینند، زیرا اکنون زمان زمانیها است، پایان پایان.”
پس نور ایمان است و راهنما مریم است، و با یک «توقف» کمی، کل دنیا در تاریکی است. برای همین او سکوت میکند، چون به ما روحی نزدیک خواهد شد، از طریق ایمان. در طول آزمونها، زمان ظهورش تمام شدهاست، همه چیز درون سطح قرار دارد.
یک جزئیتی کوچک دیگر: پشت خانه گایدکوک یک زمین بود (در محل کلیسای کنونی)، و او خود را بالای آن نشان داد، مانند در تیلی.
بینیم پنج مرحله ظهور.
مرحله ۱ – مریم پل است

ماریا به عنوان یک پل بین آغاز و پایان کلیسا عمل میکند.
هنگامی که ظاهر میشود، تنها در آسمان است. او لباس آبی پرستاره پوشیدهاست؛ دارای روسری سیاه روی سرش است که تا نیم پیشانی پایین آمده (و به نظر میرسد تأیید کند آنچه اخیراً گفته شده باشد به عنوان نماد رنج و درد)، و بر این، تاجی طلایی (مرکز آن توسط خط لولهای نازک قرمز احاطه شدهاست).
ستارگان با پنج نقطه میتوانند بهعنوان اشاره ای به عدد ۵ دیده شوند، مانند انگشتان یک دست (که البته او آنها را همراه با دیگری حرکت خواهد داد تا ریتمی برای ترانه بدهد).
قریه نامش پونتمان (پلدست) است، چنانچه پیام این باشد: “من پل بین دو عنصر هستم که ارزششان ۵ است”. این شکل احتمالاً نیز به آخرالزمان رنج کلیسا اشاره دارد، زیرا پنج زخم مسیح را تجسم میکند.
میتوان گفت بنابراین پونتمان پل آخرین عذاب کلیساست، در طی آن مریم بر مردمش نگاهداری کرده و بازگشت پسرش (پاروسیا) را اعلام و وعده میدهد.
مریم مقدس در مرکز ۳ ستاره بزرگ است: اشاره واضحی به سهگانه الهی، که او پیامرسان آن است.
مرحله ۲ – پیام رمزگذاری شده

یک پیامی رمزگذاری شده
مرحله دوم برای فهم کل پیام حیاتی است و با رسیدن کشیش گیرین به آهنبار شروع میشود.
آن لحظه چه میگذرد؟
1) همان لحظه که او وارد میشود، یک صلیب کوچک قرمز سریعاً بر قلب مریم رسم شده و مشخص میگردد.
2) با همین سرعت و در آن زمان دقیق، یک دایره آبی اطراف بانوی زیبا ظاهر میشود، سه ستاره ذکرشده را بیرون نگه دارد و چهار قندیل بدون روشنایی درون خود جای داده است.
بیشتر از این که صلیبی کوچک قرمز، شکل گرفته در هنگام ورود کشیش، نماد کلیسا باشد، رنگ آن نیز کار آینده را آشکار میکند.
معنی مشابهی برای دایره هم ظاهر میشود و بدین ترتیب میتوان فهمید:
– که کلیسا وارد عذاب خود شده است (صلیب قرمز)
– این محدودیت زمانی دارد (دایره بسته)
– مدت آن بر اساس چهار عدد خواهد بود (چهار قندیل)
– سهگانه کنترل عملیات را در دست دارد (زیرا سه ستاره بیرون نگه داشته شده است)
– آسمان به ما مادر مقدس را به عنوان پشتیبان و راهنما اصلی در زمان سختیها میدهد (زیرا او درون دایره قرار گرفته است).
– عذاب با مراحل پدیدار شدن مانند ظاهرش خواهد بود.
دومین قسمت از مرحله ۲ – پرچم نوشته شده

اما بچههای من، خدا جواب میدهد زودتر
پسرم خود را به حرکت درآورد
در اینجا تحلیل برای حال حاضر محتویات متن نوشته شده را در نظر نمیگیرد، بلکه جنبه نمادین آن که ظاهراً پیام رمزگذاریشدهای دارد.
1) به نظر میرسد تنها دستور داده شده دعا باشد: «Mais priez» (اما بپرسید).
۲) مریم نزدیک مردم خود میشود اما نه همه آنها: «mes enfants» (بچههای من).
۳) کلمه «Mais» (کلمهٔ اول، یعنی «اما») تنها برای ده دقیقه نشان داده شده است. چرا؟
زیرا به ما تقویم دقیقی از رویدادها میدهد و بنابراین دیگر وضعیت نیست که در مورد ارتباط با مصیبتهای آخرالزمان تردیدی داشته باشیم. حروف «Mais» جمع (بر اساس الفبای فرانسوی؛ ndt)، عدد ۴۲ را تشکیل میدهند. (a = ۱, b = ۲ و غیره).
خوب، همانطور که پیشتر دیده شد، ۴۲ ماه برابر با سه سال و نیم است و عمدتاً به مدت زندگی «حیوان» از کتاب وحی مربوط میشود.
پس، پایداری تنهایی (برای ۱۰ دقیقه) اولین عبارت «میس» به معنای این است: «آنچه باید بگویم در رابطه با ۴۲ است» یا «با ۴۲ شروع میشود» و ما میدانیم که این عدد چه چیزی را نشان میدهد، فقط فصل ۱۳ کتاب وحی درباره دوره حیوان و ششم ترومپت بخونید.
پس به این صورت توضیح داده شدهاست: «خطا» اولیه «اما»، زیرا باید تنها به عنوان ادامه یک جمله دیگر (در اینجا ناپدید) استفاده شود که معنی آن را توجیه میکند.
به همین دلیل، با کمک ۴۲، الان میدانیم که این «اما» دوره ششم را معرفی میکند و ضمناً به زمانهای قبلی اشاره دارد. ما در وسط سه رنج آفرینشی هستیم، درست در دومین آنها.
۴) سرانجام، بیان یک وعده پر از امید است: دعاهای فرزندان او پاسخ داده خواهد شد.
این «اما» موعود ما را نه تنها به دوره زمانی که در آن هستیم نسبت به آفرینش هدایت میکند، بلکه پیشنهاد جملهای با برخی نشانهای رویدادها دارد، زیرا از طریق این پیام نوشته شده، مادر مقدس بازگو کردن رنجها و تاریخ کلیدی آنها را آشکار میسازد.

دومین قسمت فاز ۲: پرچم نوشتاری
پیام حداقل دو سطح خوانش را آشکار میکند
ا) یک معنی فوری – وعده دخالت الهی در کوتاه مدت – تا حدی که مردم خدا آن را از طریق دعا دریافت خواهند کرد؛ مانند حالتی بود که آتشبس (بین فرانسه و پروس) چند روز بعد مؤثر شد.
ب) یک معنای رمز، برای تفسیر بلندمدت، که در ساختار خود جمله قرار دارد:
در خط اول: ۴۷ نقطه + یک نقطهٔ طلایی بزرگ.
در خط دوم: ۲۲ حرف + یک خط زیرخطی که آن را کاملاً تأکید میکند.
چرا اینکه ظهور در ۱۷ ژانویه ۱۸۷۱ رخ داد، محاسبه ساده است:
۱) ۱۸۷۱ (شامل شدهاست زیرا ما در ابتدای سال هستیم) + ۴۷ = ۱۹۱۷: فاطمه.
میبینیم که فاطمه کاملاً با «کاراکتر» ۴۸ام نمادینه است: یک نقطه بزرگ «مانند خورشید طلایی همان ارتفاعی از حروف» بر اساس گفتهٔ شاهدان. و ظهور فاطمه به خاطر معجزهٔ آفتاب در ۱۳ اکتبر مشهور است.
۲) ۱۹۱۷ + ۲۲ = ۱۹۳۹.
اما اگر در نظر بگیرید که نقطه بزرگ ارزش یک حرف را دارد، با داشتن ارتفاع مشابه دیگران، مانند آنچه پیشتر ذکر شد، شمارش زیر دنبال میشود:
۱۹۱۷ + ۱ + ۲۲ = ۱۹۴۰.
اولین محاسبه سال اعلام جنگ فرانسه به آلمان را نشان میدهد.
دومین محاسبه، برعکس، به تهاجم و اشغال فرانسه توسط آلمانیها اشاره دارد؛ یادآور ситуаسیون ۱۸۷۰-۱۸۷۱… اما بدتر!
۳) زیرخط کل جمله دوم را نشان میدهد، بنابراین میتوان آن را با همان ارزش در نظر گرفت، یعنی ۲۲ نوع خط دیگر! پس داریم:
در اولین محاسبه – ۱۹۳۹ + ۲۲ = ۱۹۶۱ – سال رسمی دعوت به شورای دوم واتیکان توسط بولا دعوت «هومانا سالوتیس» پاپ ژان بیست و سوم در تاریخ ۲۵ دسامبر ۱۹۶۱.

بولا دعوت «هومانا سالوتیس» پاپ ژان بیست و سهام
در دومین محاسبه – ۱۹۴۰ + ۲۲ = ۱۹۶۲ – سال واقعی همان شورای که در تاریخ ۱۱ اکتبر ۱۹۶۲ آغاز شد.
اما در جمله زیرخطی اطلاعاتی وجود دارد که آشکارا ظاهر نمی�ده و باید استخراج شود. آن از فاصلههای خالی برابر با خطکش بلند مشخص شدهاست، و تعدادشان چهار است.
اگر فضاهای معمول فقط «سفید» و «خالی» باشند، بنابراین محاسبه نشوند، اما زیرخطیها یک اثر اضافی دارند که به آنها ارزش ویژهای میدهد.
پس با اضافه کردنشان به اولین شمارش، یعنی سال رسمی دعوت شورای، تاریخ پایان آن را دریافت خواهید کرد:
۱۹۳۹ + ۲۲ + ۴ = ۱۹۶۵ (یعنی در تاریخ ۸ دسامبر ۱۹۶۵).
اینجا بنابراین پیام نمادین پونتمن در سه تاریخ کلیدی:
۱) فاطمه و جنگ جهانی اول
۲) جنگ جهانی دوم
۳) شورای دوم واتیکان که توسط مونسینیور لفهبر به عنوان یک سومین جنگ جهانی محسوب میشود.
نقطه آخر:
پرچم در هنگام خواندن Magnificat شروع به شکلگیری میکند، یعنی در طول یک سرود مسیحی که عدالت الهی را اعلام میکند و نیکوکاران پاداش دریافت کرده و بدکاران گمراه شدهاند.
پیام ادامه دارد تا طی Litanies, Inviolata و Salve Regina ظاهر شود، که سه دعا هستند که ما را تحت حفاظت مریم مقدس قرار میدهند.
مرحله ۳ – امید

پس از انتقال این نوشتار مهم، ماریا بر امید اصرار دارد. مرحله سوم دقیقاً به این فضیلت اختصاص یافتهاست. چرا؟
۱) پیام روی پرچم برای مدت کامل آهنگ “مدربام امید.” نمایش داده میشود.
۲) مریم همراه با کُر به صورت خندهدار و حرکت دادن انگشتان خود است.
او بدین ترتیب اهمیت چنین فضیلتی را برجسته میکند، همانطور که در La Salette اعلام کرده بود. امیدی که در متن خودش از Magnificat موجود است. همین دلیل است که پرچم نوشته شده شروع به ظاهر شدن کرد با این آهنگ.
همین متن که مریم مقدس پنج سال بعد (حتی ۵) آن را در ظهور خود در پلووازن، ادامهی ظهور پونتمان نشان داد.
مرحله ۴ – مصیبت کلیسا

مرحله چهارم ورود به فعالترین و سختترین از مصائب را بسیار واضحاً بیان میکند، آنرا مصیبت خود کلیسای ما خواهیم گفت.
پرچم که فقط حل شدهاست، بنابراین در پایان تاریخهای ذکرشده بالا: ۱۹۶۲ یا ۱۹۶۵، درست پس از شورای واتیکان دوم است.
و چه اتفاقی میافتد؟
۱) او به نگرانی برگشتهاست.
۲) یک صلیب قرمز روشن با مسیح همان رنگ اما تاریکتر ظاهر شدهاست.
۳) بالای مسیح الهی صلبشده، کلمات بزرگی با حروف بزرگ ظاهر میشود: یسوع مسیح.
۴) ستارهای چهار شمع را روشن کرده است.
مسیح خونین و صلیب قرمز بدون شک نشاندهنده ورود مصیبت کلیسا به عصر سختتر از آزارش پس از شورای واتیکان دوم است.
نظری که بر روی چهره ماریا بود، چه منبع داشت؟ – جوزف باربدت میپرسید.
هنگامیکه بدانیم کلیسا در ۵۰ سال گذشته به چه چیزی تبدیل شدهاست، آیینش، ایمانش، انکار و فراوانی روحهای گمشده و فرستادهشده به جهنم، شما بسیار خوب میتوانید این بیان عظیم از نگران را بفهمید.
چهار شمعه روشن نشان میدهد که این مرحله بر اساس ارزش «۴» است
و قطعاً درباره کلیسا است زیرا او همیشه در دایره قرار دارد.
Jésus-Christ = 151
نام یسوع مسیح، بهطور کامل نوشته شده، یک نشان اندیشهٔ آخرالزمان است که میتوان آن را اینگونه تفسیر کرد.
پیش از مذبح، ما میگوییم «adiutorium nostrum in nomine Domini,» که معنای آن «یاریمان در نام خداوند است.» نه تنها در خداوند بلکه همچنین در نام او!
این نام ارزش «151» دارد، با استفاده از همان روشی که برای «Mais» یا «Ma» (یعنی شمارش و جمع کردن الفبای فرانسوی; NDT) به کار رفته است، بدون انجام هیچ گونه عددشناسی.
اکنون با داشتن مریم مقدس در لا سالت ۱۸۶۴ که نقطه شروع دوره آزار و شکنجه (برای کلیسا) را نشان میدهد، آن سال اضافه شده به 151 برابر است با 2015. و این تأیید میکند که ما حالا تمام زمان اضافی باقی مانده را زندگی میکنیم.
به یاد داشته باشید نیز اینکه این جمله در هنگام خواندن «Parce Domine» شکل گرفته است که به ویژه برای مصیبتها تنظیم شده است:
«Parce Domine, parce populo tuo» (خداوند، بامردم خود بخشایش کن)
«It in aeternum irascaris nobis» (با ما برای همیشه خشمگین نشو).
ارتباط بین پیشرفت ظاهر شدن و آوازها (و معنای آنها) بسیار روشنکننده است.
مرحله ۵ – The Sepulchre and the Two Witnesses
قس مردم را دعوت میکند که Ave Maris Stella بخوانند و فوراً:

۱) صلیب قرمز ناپدید میشود.
۲) چهار شمعه روشن باقی میماند.
۳) دو صلیبی کوچک سفید بر کتفهای مریم قرار داده میشوند.
۴) او دوباره به خندیدن بازمیگردد اما با یک علامت از سختی، مانند اینکه هنوز یادگاری از غمش قبلی دارد.
این نیز بسیار ساده است برای فهم: صلیب ناپدید شده زیرا کلیسا در قبرستان است؛ این آخرین مرحله عذاب است؛ بنابراین چهار شمعه روشن هستند و دایره همیشه آنجا قرار دارد.
و چون کلیسا در گور است، تنها حق باقی میماند که با دو صلیب سفید نمادین شدهاست که نمایندهٔ دو شاهد آخرالزمان هستند.
آنها نشانِ لاییک و موعودان هنوز وفادار به تعلیمات قدیم (وفاهایی که عیسی در انجیل بسیار خواسته) هستند، تنها با ایمان و امید هدایت میشوند در این دوره آخرالزمان فریب و رنج.
در مرحله قبلی مریم نگاهش را بر صلیب گذاشته بود، اما اکنون دوباره چشمهایش به سوی دیدگانها، فرزندانش، یعنی فرزندان خدا، عادلانی که وفادار ماندند، و در لا سالت توصیف شدهاند مثل رسولان آخرالزمان.
و بالاتر از همه، آخرین ترانه آن است آوه ماریس ستلا که کل مسیر سه ساله در گور را توضیح میدهد، طی این مدت مادرمریم و رسولان آخرالزمان برای انجام آنچه در خود ترانه (آوه ماریس ستلا) آمدهاست کار خواهند کرد. و طبیعی است که این آخرین باشد، آنکه همه چیز را شامل میشود!
متن لاتین سرود به عنوان مجاز برای استفاده در ساعتهای لیتورژی رومی (فرم معمولی) زیر است:
آوه، ماریس ستلا,
سلام بر تو، ستاره دریا،
دئی ماتر آلما,
مادر پرورنده خدا،
اتکه سِمپر ویرگو,
و همیشه دخترانمایی
فلیکس کئلئی پورتا.
دروازه خوشبخت آسمان.
سومنس ایلود «آوه»
دریافت آن "سلام" از گابریل،
گابریلیس اوره,
از دهان گابریل،
فوندا نوس این پاکه,
ما را در صلح قرار بده،
موتانس ایوا نامن.
تبدیل کردن اسم "ایو" به "یوه".
زنجیرهای مجرمان را باز کن،
زنجیرههای گناهکاران را آزاد ساز،
نور به کورانیها بفرست.
نور به کورانها فرستاد،
شرارت ما را دور کن،
شرارت ما را از بین ببر،
تمامی خیرهایی که میخواهیم بگوییم.
همه چیز خوب را برای ما طلب کنید.
خودت را به عنوان مادر نشان بده،
خودت را به عنوان یک مادربزرگ نشان دهید:
از طریق تو دعا دریافت کند
از طریق تو دعای او قبول شود
که برای ما زاده شد
که برای ما به دنیا آمد،
به عنوان خودت پذیرفت.
تصمیم گرفت خودش باشد.
بکره یگانه،
ای بکرهٔ یکتا،
از همه مهربانتر،
از همه دیگر مهربانی تر،
ما را آزاد کرده و گناهکاران کن.
ما را آزاد کنید و گناهکاران سازید،
مهربان و پاکدست.
مهربانی و پاکدستی.
زندگی پاکی را به ما بخشش دهید،
زندگی پاکی را برای ما فراهم کنید،
راه امن آماده کن.
راه ایمن آماده ساز:
تا وقتی که عیسی را میبینیم
تا زمانی که عیسی را ببینیم،
همیشه شادی کنیم.
همواره خوشحال باشیم.
ستم خداوند پدر باشد،
ستایش به خدای پدر باشد،
به مسیح بلندترین شکوه.
به مسیح عالیترین شانه،
روح القدس
روحالقدس
سهگانگی یکسان احترام. آمین
سهتایی برابر احترام. آمین.

آشپزخانه باربدته
نتهای – راز نهایی، تولد
مشاهده شد که در پونتمین مریم مقدس جمعیتی را به خود جذب کرد تا لطفهای قدسی و توبه را بخشید؛ شفاهای فیزیکی کمی بودند تا آبت گیرن، دیدنی تعداد زیادی از مردم بازگشتن به خدا، او را “ماریام تبدیل” نامید.
این است که در پایان زمان، زمانی که بدنها نیازی به شفا ندارند بلکه روحها هستند. بنابراین، اسم رسمی اش:
ماریام امیدی پونتمین
و دربارهی امید سخن میگوییم، با یک مقایسه کوچک دربارهٔ مفهوم تولد خاتمه خواهند داد. پس چرا مریم پوشاکی طولانی بدون کمربند و کفشهایی که شبیه به پاپوش هستند را نشان میدهد؟
چون این نگهداری از زنان باردار است، یا بیشتر، زنای که تازه زایمان کردهاست، اما زیبایی خانم منتظر نیست بلکه در خصوصیتی خانهٔ خود، همانند زمانی که باردار بود، حدود ۴۰ روز پس از تولد، نمادین شده توسط ۴۰ روز رژیم غذائی در بیابان یا ۴۰ سال پیش از ورود به زمین وعده.
این دلیل طولانی ماندن او بیشتر (۳٫۵ ساعت) است تا پاکسازی فرزندان خدا با بزرگترین آزار و شکنجه تمام شود.
چه نوعی تولد در این زمانهای آپوکالیپتیک ذکر شدهاست؟ دربارهی آن بشریت مسیحیست که عیسی، پس از ترک زمین، میخواست توسط کلیسای خود حمل شود.
خود کلیسا نیز به همین مراحل تشکیل انسان خواهد گذشت: تخمکاری، تولد، کودکی، بلوغ و زوال؛ همانند تصویر استاد الهیاش که زندگی، عذاب، مرگ، دفن، رستاخیز یا دوبارهزایی نماد بازآمدن مجدد کلیسای آینده یروشالیم آسمانی است.
خداوند نیز چندین بار از مفهوم زحمت و تولد استفاده میکند.
مدة واقعی بارداری ۳۸ هفته یا ۲۶۶ روز بین تخمدانزدایی تا تولد است. در پایان این دوره، زایمان رخ میدهد.
پس: زمان = ۳۸ هفته بارداری = ۲۶۶ روز؛ زایمان در هفتهٔ سی و نهم.
نتهای:
– مسیح بین ساعتهای سی و هشتم و سی و نهم برخاسته است.
– در پونتیم، سی و هشت مرد برای جنگ رفته بودند و همه آنها برگشتهاند.
– بخش لا سالت شماره ۳۸ را دارد.
– بیمار فلج بتهسدا به مدت ۳۸ سال بیمار بود.
– پانزدهم مه ۲۰۱۶، با تعجب، ماه سی و هشتم پاپ فرانسیس است (که ممکن است ورود انسانها در زمانهای مصیبتبار را نشان دهد)، و روزی خواهد بود که ظاهر شدن فاتیما به صدمین سال خود میرسد (با پایان یکصد سال مجاز برای شیطان؛ NDT) و پاپ وارد ماه سی و نهم از تاسیسش خواهد شد.
پس همه چیز کاملاً روشن است: پاپ فرانسیس آخرین پاپ در چرخهای کامل از کلیسا پیتری است که در رؤیا به پایان میرسد با تولد یک کلیسا جدید نامگذاری شده «اورشلیم آسمانی».
پیدایش مجدد کلیسا، بنابراین، پانزدهم مه ۲۰۱۶ اعلام شد، تاریخ از آنجایی که رویدادها اخیر لازم برای زنده شدناش آغاز میشود: سقوط بابل، عذاب بدکاران و پاکسازی نهایی فرزندان خدا.
پس ممکن است و بسیار احتمال دارد که از آن زمان چندین رویداد به عنوان پیشگوییهای «روز غضب» (یا روز غضب) رخ دهد.“Dies Irae”.
با این حال، سه سال است که بیوقفه هموطنانم را هشدار میدهم. اما آنها خندیدن و ادامه دادن به باور در دروغها و حلهای انسانی دارند. با این وجود، روزی ناپدید شده خواهد شد و آن زمان هیچ آمرزش ممکن نخواهد بود برای کسی.
لازم است قبل از آماده شدن باشد تا روح ما را کوتاه کنیم، توسط رد کردن گناهانمان و مبارزه با آنها.
در کتاب یونسا، شهر نینوا به خاطر اینکه کل ساکنانش در مدت چهل روز توبه کردند نجات یافت.
بابل امروز، despite the alarm cry of the apostles of the last days, does not want to change her mind, they rely on messages and warnings from heaven that come from all over in large number.
برای همین بابل بزرگ نجات نخواهد یافت؛ چهل روزش به پایان نزدیک است و سرانجام با خجالت ناگهانی و غیرمنتظره سقوط خواهد کرد.
کسی که گوش دارد، بشنود آنچه روح برای کلیساها میگوید (عبارت تکرار شده ۷ بار، در پایان هر کلیسا توصیفشده در فصلهای ۲ و ۳ رؤیا).
توضیحات
مقالهی این، متن سخنرانی من در تیلیسورسول است که در ۲۳ آوریل ۲۰۱۶ برگزار شد. تفسیر ظاهرهٔ پونتمین برای من شخصیست، به جز بخش مربوط به پیام رمزگذاریشده (سه نقطه از سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۹۶۵)، که حاصل کار گروهی و کشفی است که با دوستانم در گروه پونتمین انجام شدهاست، رهبری آن توسط شوان د کور میشود، که هر ماه هفدهم در پونتمین جمع میشوند تا از مریم برای بازگشت پادشاه درخواست کنند.
نویسنده – لوئیز دالانکور