۲۰۱۴ فوریهٔ ۱۸, سهشنبه
تازهسازی تعهد مارینگارتن.
پدر کنتنیک، بنیانگذار جنبش شونشتات از طریق ابزارش و فرزند شونشتاتی آن، در بیمارستان خانه شکوه ملاتس سخن میگوید.
به نام پدر و پسر و روحالقدُس آمین. امروز گروهی بزرگ از فرشتگان در این اتاق بیمارستان که ما در آن تعهد ماریان گاردن را تازهٔ کردیم، حضور داشتند. آنها پیشانی خود را به سوی مقدسترین مکان آشکار کرده بودند و سجده کردند زیرا آسمان سخن میگوید. او کلماتی برای ما ارائه میدهد که باید به اعلامیه جهانی کمک کنند، خاصه امروز برای جنبش شونشتات. اتاق بیمارستان در نور طلایی تیرهدار بود. فرشتگان وارد و خارج شدند. آنها قصد داشتند از شما قویتر در ایمان و عمیقتر در اعتماد به پیامهای آسمانی باشند زیرا با حقیقت کامل مطابقت دارند.
پدر کنتنیک امروز حتی از آسمان میتواند به ما سخن بگوید، چون او حالا یک قدیس در آسمان است اما نه روی زمین: من پدر کنتنیک هستم و اکنون از طریق ابزار مطیع و متواضع خود و دخترش آن که کاملاً در ارادهٔ من است، با شما صحبت میکنم. فقط کلماتی را تکرار میکند که از آسمان، یعنی از من، پدر جوزف کنتنیک، بنیانگذار جنبش شونشتات آمدهاند.
عزیزان فرزندان شونشتاتی، عزیزترین گلهٔ کوچکم، پیروانی که نزدیک و دور هستید، من پدر کنتنیک امروز شخصیاً در میان شما حاضر هستم. تو، کودک کوچولو، اجازه دیدنم را برای چند لحظه داشتی زیرا میخواستم بهت بگویم که حالا در آسمان هستم، حتی اگر زمین مرا قدیس نمی�بند و ارادهٔ آسمان این نیست که من روی زمین قدیس شود، چون این پیشگو دزدیده است بر کرسی پطروس. او پس از آن پیشگو دزده شدهاست زیرا ایمان غلط را منتقل میکند.
لطفا حرکت شونشتاتم به مدرنیسم فریب خوردهاست. اگر فقط اجازه داشتیم که رهبری جنبش شونشتات ادامه دهیم. من، کودک کوچولو، برای تو پیامهای آسمانی زیادی دربارهٔ جنبش شونشتات فرستادهام که توسط پسر روحانی مرا، پدر، نیز در خانهٔ کنتنیک به آرشیو آورده شدهاند.
عزیزان گله کوچکم، عزیزترین حرکت شونشتاتی من، آیا میتوانست این حقیقت باشد که من، پدر کنتنیک، از آسمان سخن بگویم؟ بله! امروز اجازه دارم. شما برای نهمین بار تعهد مارینگارتن را تازهٔ کردید. در ۱۸ فوریه ۲۰۰۵، اولین بار این تعهد ماریان گاردن برای جنبش شونشتات در مارکولدندورف، که آن زمان محل سکونت پدر بود، انجام شد.
امروز شما در خانه افتخار خریداری شدهاید که از آسمان به شما داده شدهاست. این خانه متعلق به پدر آسمانی است. شما با میراثهای خود آن را کسب کردهاید و نه با کمکها، فرزندان محبوب من. شما نباید وابسته به کمکها باشید و نبایستی باشد. بیفایده دریافت کردیدم و بیفایده منتقل خواهیم کرد.
تو، پسرکم کوچک، یک فراخوانده شدهای، انتخابشدهٔ آسمان، پدر آسمانی و کل دربار آسمانی هستی. ده سال است که این پیامها را دریافت میکنی. آنها به اینترنت رسیدهاند و در سراسر جهان شناخته شدهاند. حالا در ۱۵ کشور موجود هستند.
قربان مقدس در ریت تریدنتین بر اساس پیوس پنجم، چنانکه پدر آسمانی در سهتایی میخواهد، روزانه در کاپل خانه شما برگزار میشود. من نیز، پدر کنتنیش، میخواهم کنار این مزار قربانی ایستادم. اجازه نداشتم و نمیتوانستم آن را جشن بگیرم. کلیسای عبادت با سبک مدرن و یک مزار عامی ساخته شد. در این مزار عامی مجبور شدم که روز مرگ من مراسم همنشینی غذا برگزار کنم، زیرا مجبور بودم. بنابراین پدر محبوب مرا به خود گرفت تا چنین چیزی دیگر رخ ندهد. مستقیم به آسمان رفتم. از آن زمان که فوت کردم، در جلال خدا هستم. اما تقدیس من بر زمین طولانی خواهد کشید، چون جنبش شونشتات محبوب من لطفاً روی مسیر من نمی�یدم.
امروز میخواهم از همه عذرخواهی کنم که بهصورت ناخوشایند هیچ پیام را در بنیاد حرکت شونشتات خود نگرفتم. باید و باید بود مارینفرید و باربل روئس با من بیایند. آن زمان شجاع نبودم، زیرا باور داشتم که کل کار شناسایی نخواهد شد اگر انجام دهم. خودش نیز از آسمان پیامها و رؤیاها دریافت کردهام؛ در غیر این صورت نمیتوانستیم تاریکی ۴ هفته را تحمل کنیم. داخاو هم برای من یک مکان مرگ بود. اما توانستیم دیگران را تشویق کردیم تا باور کنند. بدین طریق حرکت شونشتات پیشرفت کرد. اجازه یافتم که بینالملل شونشتات و حتی کار خانوادهای بنیان بگذارم.
بچگان عزیزم، بچههای ماریانیم از نزدیک و دور، به کلماتی که مجاز هستم در اینجا از آسمان بیان کنم باور داشته باشید. آنها با حقیقت کامل مطابقت دارند. کوچکام را برای انتقال این کلمات به شونشتات انتخاب کردم. نتیجه آن شد که آنان از شونشتات اخراج شدند و از همه وظایف معاف شدند. اما به شما و کاترین عزیزتان، که هم چنین مسئولیت رهبری داشتند، گفتم که همچنان بچههای شونشتاتم خواهید بود. شما تکمیل تسبیح اعضا را انجام دادید، حتی تسبیح باغ ماریانی که باید اکنون توسط شونشتات تجربه شود. یک نسخه از این تسبیحی که امروز دوباره کردید به آنان ارسال کنید تا سرانجام حقیقت را دریافت کنند.
شونشتات، شونشتاتم در مدرنیسم است. آنجا هنوز هم مراسم غذایی در میز مردم برگزار میشود - نه تنها اینکه همچنان نان دستبهدست توزیع میشود. جنبش شونشتتم بیشتر و بیشتر مدرن خواهد شد. آن را به عصر مدرن، به مدرنیسم میبردند. آنها لباسهای شونشتاتم از من برداشتهاند. کت و کلاه مهم بودند، پدران عزیزم! امروز مردم در پوشاک سیاه راه میروند. این درست نیست. نمی�باید این لباسها را برید زیرا تا آخر آنها را پوشیدهام. حتی اکنون هم در آسمان آنها را پوشیدهام. من برای شما دعا میکنم که شونشتات با همه چیزهایی که به آن تعلق دارد، تجسّم کنید.
گروه کوچک عزیزتم ۹ سال پیش تسبیح باغ ماریانی را برایتان انجام دادند و امروز دوباره کردند تا شما پایدارتر شوید و مدرنیسم پشت سر بگذارد. آیا این یک نشانه نبود که کاپل امروزه تنها در دیوسس شونشتات قرار دارد؟ آیا خواهران پس از بیرون راندن کوچکام و توهین به او با سخنان بد مجبور شدند بروند? وی را با چنین سخنانی روبرو کردند: "چرا میتوانید، خانم مویس، امروز اینجا بگویید؟" این برای من، بنیانگذار جنبش شونشتات، تلخ بود. و هنوز اتفاق افتادهاست. باید جبران شود. کوچکام تا به حال بسیار ساعتهای توبه را برای شما تحمل کردهاست و همچنان خواهد کرد.
شونشتاتم بچهها را اخراج کردند. آیا این درست بود؟ حتی امروز، بسیاری از پیامهایی که از آسمان دریافت میکنید به حدی بر شماست تأثیر گذاشتهاند که هرگز نمیتوانید مدرنیسم را پرورش دهید. شونشتات یک کار خداوند است و خواهد ماند! کتابچه 'هیملوارتس' نام هیملوارتس نیست زیرا پیامهای آسمانی دریافت کردهام. این همان چیزیست که 'آسماننما' من تشکیل میدهد. روزانه، کاترین عزیزم، پسر کشیش محبوبم، پدر لودزیگ و آنه عزیزم از صفحات 109 تا 116 کتاب هیملوارتس دعا میکنید. این مهم است! شما برای شونشتات انجام میدهید. شونشتات باید به عمق رشد کند. تاکنون در عرض اما هرگز در عمق رشد نکردهاست.
چند قربانی برای شونشتات کردهای و همیشه به خاطر گناهان در شونشتات گریه میکنی، عزیزم کوچکم، و همچنان توبه میکنی خصوصاً برای پدران، کشیشها و برادران.
همهٔ چیز مطابق با حقیقت است که امروز از آسمان به تو اعلام میکنم. این را جدی بگیرید، عزیزم حرکت شونشتات، زیرا پیامهای واقعی هستند.
بخدا پیامها را در کار خود گنجاندن نکردم؛ در غیر این صورت همچنان رشد کرده بود. به همین دلیل دستور داده شد که کوچکم من برای دریافت این پیامهایی که اجازه دادم از آسمان برای حرکت شونشتات بدهد، و این پیامهای امروز به سراسر جهان میروند. آنها بر روی اینترنت هستند، و تو عزیزم حرکت شونشتات میتوانی دسترسی پیدا کنی. حتی آنها را به شما ارسال میکنند، و من آرزو دارم که جدی بگیرید. بیش از همه، برای شما آشکار کردهام که کار شونشتات تنها با پذیرفتن تعهد باغ مریم باقی خواهد ماند و در عمق رشد خواهد کرد اگر هر کسی تبدیل به مریهای کوچک توبهکار شود و خود را در باغ عدن مادر مقدس کاشته باشد - حتی کشیشها. اما آنها نمی�ایستند کمحاجت باشند. آنها با زندگی مدرنیسم جهان هستند و مراسم جامعه غذا میگذارند. چقدر تلخ است برای من، پدر کنتنیچ، که این را از آسمان تماشا کنم.
کانونیزاسیون من نباید در زیر این پseudo-prophet رخ دهد که بر صندلی سنت پیتر نشستهاست. او یک ضد مسیح است. تو نمی�ایستی مگر اینکه پیامهای آسمانی را واضحاً بخوانی و اجازه دهی به درون خود وارد شوند. شما دور از دریافت حقیقت، حقیقتم هستید. کوچکم من وظیفهٔ جهانی دارد. برای سراسر جهان رنج میکشد، توبه میکند و این کلمات را به سراسر دنیا میدهد. این شامل پخش جهانی است.
آیا من پدر کنتنیچ نکردم که یک روز شونشتات برای کلیسا وجود داشته باشد؟ آیا شما جدی نگرفتید؟ آیا حرکت شونشتات نباید سازمان پناهندهای برای همه جامعهها بود؟ میتوانست اینطور باشه؟ نه! نمی�ایستی با تو چنین ادامه یابد. من تمامتان را دوست دارم و به خاطر جنبش که اجازه دادم بنهم گریه میکنم، زیرا کار خدا است. بارها پیامهای خدایی دریافت کردم. شما گویید که در نوشتن شعر یک ژنیوس بودم. نه! این حقیقت نیست. 'به سوی آسمان' معنای آن دارد که از آسمان پیامها دریافت کردهام.
شما باید بسیار توبه کنید برای بیرون راندن کوچکم من و جدی نگرفتن او، حتی اگر توسط آسمان به شما تعیین شده بود و در اولویت قرار داشت. و حالا همه چیز به سراسر دنیا میرود و هر کس خواهد خواند که شونشتات کجاست، اگرچه باید مدل جدید کلیسا باشید.
این کلیسای مدرن نیست وجود دارد. خیلی زود خواهید دید که تنها یک گله کوچک باقی میماند، در مدرنیسم ماندگار است. کشیشان دیگر جشن مقدس قربانی را بر اساس پیوس پنجم در سراسر جهان برگزار خواهند کرد. این آرزوی من و برنامه پدر آسمانیست. او شما را به حقیقتها هدایت خواهد کرد، همانطور که امروز میتوانم به عنوان پدری کنتنیک برایتان بگویم.
آن زمان با شماست گفتار داشتم. در گروه با شماست سخن گفتهام. شما، اعضای گروهم، از گروهِ من خارج شدهاید - بر اساس بدخواهی. فرزندان کوچکترم را تنها گذاشتهاید. آنها را نادیده گرفته و رد کردهاید. باید این کار را پشیمان باشید، زیرا همه چیز حقیقت بود. همه چیز را قربانی کردند. میبینید که گوتینگن در آشفتگی است. وقتی هنوز فرزندان کوچکترم مدیر بودند، هر چیزی در گوتینگن خوب بود. امروز تنها فوضى در جاییست که فرزندان کوچکترم زندگی میکنند، فوضى در گروهای شونشتات. هیچ درس گروهی حاصل نخواهد داشت، زیرا عمق ندارد. شونشتات دیگر آموزش نمیتواند داده شود. همه چیز عمومی شده و به مدرنیسم مطابقت دارد.
من شما را دوست دارم، پدران محبوب من، پسران کشیشی محبوب من در شونشتات و جهان. خودتان را به حقیقت هدایت کنید و باور داشته باشید تا کار شونشتات رهبری کلیسا را بگیرد. برای این امروز ۱۴ سال تبعیدی بودم. کلیسای من مرا تبعید کرد زیرا حقیقت را آموختند و آنرا رها نکردیم. عهد عشق تعیینکننده است، سه سنگر تعیینکننده است، پرش مرگ مهم است. این کلمات و بسیار بیشتر از سوی کلیسا پذیرفته نشد. شونشتات حرکت محبوب من که اجازه یافتم بنیان بگذارم را دوست دارم. از آسمان برای همه شما درد بیحدی میکشم. تبدیل شوید و به آسمان اطاعت کنید.
میخواهم تشکر کنم، گله کوچکتر محبوب من، خاصاً این که امروز موافقت کردید تا شونشتات را توبه کنید، خصوصا تو، پسر کشیشی محبوب من، حتی باید به تخت مراقبت داشته باشی. توبه است. برای شونشتات قبولش کن. بسیار دردناک بودت که نمیتوانستی جشن مقدس قربانی امروز در این روز مهم برگزار کنی. اما میتوانست با DVD آن را هر روز برگزار کردی.
تو عزیزم هستی و همچنان عزیز من باقی خواهی ماند. ادامه دهید تا تعزیه کنید و این پیام را به خانه پدر کنتنیش در شونشتات بفرستید، زیرا همهی آنها را دوست دارم، چون از آسمان سخن میگویم. الان با شما خداحافظی میکنم و بر شما با مبارکبخشی روحانی از آسمان در سهتایی، به نام پدر و پسر و روحالقدس، مبارک بگوم. آمین. آسمان را دوست داشته باشید و اطاعت کنید، زیرا تنها عشق میتواند تو را نجات دهد، چون عشق بزرگترین است. آمین.